بنام خدا
در مرحله اول عملیات خیبر، گردان ما، اوّلین گردانی بود که باید در سمت «طلائیه» به دشمن حمله می کرد. حاج همّت پیش از حرکت گردان، آمد و برای ما صحبت کرد. ایشان می گفت: «باید حتماً خطّ دشمن را بشکنید. فکر نکنید دشمن کیست و چه تجهیزاتی دارد. ما وظیفه ای داریم که امام برایمان ترسیم کرده است. امام گفته باید عملیات بشود و شما باید این کار را انجام دهید. حتماً خودتان را به خاکریز دشمن برسانید و آن را بگیرید.»
در آن مرحله، عملیات شد و بعد از آن که گردانهای دیگر آمدند، ما عقب آمدیم تا بازسازی کنیم و دوباره وارد عملیات شویم. دشمن از منطقه عملیات آگاه شده بود و ادامه عملیات در آن منطقه خیلی مشکل بود. برای حاج همّت وضعیت را گفتیم. ایشان خیلی با جسارت گفت: « شما میگوئید چکار کنیم؟ نیروهای ما همین شما هستید. ما قول داده ایم که این کار را انجام بدهیم و باید انجام شود. از قول من به بچّهها بگویید فکر این را نکنند که دشمن هوشیار است و منطقه لو رفته است؛ باید این کار انجام شود.»
این شد که ما باز هم برای مرحله بعد، آماده عملیات شدیم.