بنام خدا
عمریست که در خلوت شیدایی چشمت
مستیم از آن مشرب رویایی چشمت
هرچند که پیغمبر چشمان تو بودیم
ماندیم در اعجاز مسیحایی چشمت
از بس که مفاهیم نگاه تو بلند است
دوریم، از اشراق تماشایی چشمت
این پنجره ها عادت تکراری صبح است
در نافله ی صبح دل آرایی چشمت
صحرایی و شبگرد و پر از زخم و سکوتند
این خلوتیان شب یلدایی چشمت
«ما زاده عشقیم و پسرخوانده جامیم»
مستیم و خمار از می زیبایی چشمت
*****
بنده ی حقیر رو از دعای خیرتون محروم نفرمایید. یا علی ع مدد