بنام خدا
پیش از عملیات «والفجر چهار»، یک روز که داشتیم به قرارگاه لشگر می رفتیم،در بین راه، ضدّ انقلاب به ما حمله کرد و همراهان من شهید شدند و من هم مجروح شدم. مرا به بیمارستان رساندند و بستری شدم. یک روز حاج همّت به عیادت من آمد و پیشانی ام را بوسید و گفت «برادر! اگر تو به شهادت نرسیدی، ولی چند تا از همرزمانت شهید شده اند، ناراحت نباش، شما هم شهید زنده هستی!» من که خیلی ناراحت بودم،گفتم: « شما می خواهید سر من کلاه بگذارید! شهدا با ما خیلی فرق دارند!»
حاج همّت گفت: « شما شهید زنده هستی؛ به شرط این که ادامهدهنده راه شهدا باشی. در این صورت یا به جایی می رسی که شهید می شوی یا این که پیروزی پس از جنگ را می بینی؛ در این صورت شما شهید زنده هستی!»