بنام خدا
نکته ای درباره سیگار کشیدن حاج همّت و ترک این عادت برایتان می گویم. وقتی که در کردستان بودیم، در عملیات ها و وقتی که فشار زیادی وارد می شد، می دیدیم که حاج همّت سیگار میکشد، خیلی هم سیگار می کشید. یک روز حاج احمد متوسلّیان ایشان را صدا کرد و گفت: «برادر همّت بیا کارت دارم!» حاج همّت هم سیگارش را انداخت و پیش او رفت. کمی با هم صحبت کردند. پس از آن، من دیگر ندیدم حاج همّت سیگار بکشد؛ ولی چون سیگاری بود و خیلی سیگار می کشید، فکر می کردم شاید مخفیانه سیگار می کشد.
از این ماجرا چند سال گذشت تا این که ما به جنوب آمدیم و تیپ 27 تشکیل شد. من هم در «تیپ ذوالفقار» بودم که یگان زرهی و ادوات لشگر بود. یک شب فرماندهان تیپ ذوالفقار با حاج همّت جلسه داشتند. ایشان یک ساعت درباره مسائل سیاسی و جنگ صحبت کرد. بعد هم بیست، سی دقیقه درباره ضررهای سیگار کشیدن صحبت کرد و این که کشیدن سیگار چقدر به اقتصاد مملکت ضرر می زند.
در همان زمان، یکی از بچّهها نامه ای نوشت و دست ایشان داد که: « بعضی از افراد تیپ سیگار میکشند» و ایشان ناراحت شد و گفت: «حضرت امام فرموده اند که هر چیزی برای بدن ضرر داشته باشد، حرام است؛ حالا کدام سیگاری می تواند ثابت کند که سیگار کشیدن برای بدن ضرر ندارد؟ پس سیگار کشیدن حرام است. اگر کسی در انقلاب و بعد از آن سیگاری شود، کار حرامی انجام داده است. وقتی یک بسیجی پانزده شانزده ساله، دست یک فرمانده سیگار ببیند و سیگاری شود، می دانید چقدر گناه دارد! آن وقت پدر و مادرش می گویند که بچه ما توی جبهه اسلام سیگاری شد!»
تازه این موقع بود که من فهمیدم ایشان سیگار را واقعاً ترک کرده است و علت اصلی آن هم فرموده حضرت امام (ره) بوده است.