بنام خدا
اوایل پیروزی انقلاب بود که توفیق دیدار امام (ره) را پیدا کردیم. بچّه های کمیته انقلاب اسلامی گفتند: «چقدر خوب می شد اگر می توانستیم به دیدن امام برویم!»
همّت وقت گرفت و با یک اتوبوس راه افتادیم. باورمان نمیشد بتوانیم امام (ره) را از نزدیک ببینیم. خدمت امام (ره) که رسیدیم، مثل پروانه هایی که دور شمع را گرفته باشند، دور ایشان حلقه زدیم. دو نکته در این دیدار جالب بود؛ اول آن که در ضمن سخنرانی امام (ره)، یک شیشه اتاق شکست و صدای بلندی داد که همه از جا پریدند؛ ولی امام (ره) مانند یک کوه استوار باقی ماندند و فقط صورتشان را برگرداندند و نگاه کردند تا ببینند چه اتفاقی افتاده است. دومین نکته جالب آن بود که من دیدم همّت با دقت به صحبتهای امام (ره) گوش می کرد و یادداشت بر می داشت، از ابتدا تا آخر سخنرانی، ایشان مشغول نوشتن بود.
یکی از خصوصیات او این بود که در هر فرصتی، به پیامها و سخنرانیهای امام (ره) گوش می کرد و به راهنماییهای ایشان عمل می نمود.