بنام خدا
..
وقتی اکبر زجاجی، معاون حاج همت، در جزیره به شهادت رسید، نمیدانستیم چگونه این خبر را به او بدهیم. با توجه به وضعیت دشوار منطقه در عملیات خیبر و علاقه زیاد حاج همت به زجاجی، این واقعه تأثیر زیادی در روحیه او میگذاشت. بچهها فکر کردند که بهتر است اول بگوییم زجاجی مجروح شده؛ سپس کمکم خبر شهادت او را به حاج همت بدهیم.
وقتی حاجی آمد، پرسید که:«زجاجی کجاست،او را نمیبینم.»
بچهها گفتند: «حاج آقا، ظاهراً زخمی شده.»
با شنیدن این خبر، بدون این که سؤالی بکند، مکثی کرد و گفت: «خوشا به حالش، پس به آرزویش رسید.»
برای ما عجیب بود که چهطور متوجه قضیه شد. چون خبری از او نداشت و بچهها هم فقط گفتند که مجروح شده است.
شاید میدانست خودش نیز سه روز بعد به او ملحق خواهد شد.
جعفر جهروتیزاده