بنام خدا
قبل از هر عملیات، باید خود او منطقه را شناسایی میکرد. در واقع هیچ عملیاتی نبود که خودش منطقه را از نزدیک ندیده باشد.
در یکی از همین شناساییها، من نیز همراه او بودم. منطقه خطرناک بود. در بعضی مواضع عقب نشینی انجام گرفته بود و حد و مرز خطوط به خوبی مشخص نبود. ولی حاج همت مصر بود که باید منطقه را از نزدیک ببیند.
در حالیکه با ماشین توی خط حرکت میکردیم، به خاکریزی برخوردیم و دیدیم که راه بسته است. از ماشین پیاده شدیم و رفتیم پشت خاکریز تا وضعیت را بررسی کنیم. تعداد زیادی تانک و نفربر و تجهیزات و ادوات مختلف پشت خاکریز بود. از حاج همت پرسیدم: «اینها چیه؟!»
خودش هم خبر نداشت، گفت: «نمیدانم، ولی فکر کنم بچههای زرهی لشکر امام حسین(ع) باشند.»
گفتم: «دلیلی ندارد که اینها اینطرفی پدافند کنند.»
گفت: «من هم نمیدانم چرا این طوری ایستادهاند.»
در همین موقع، یک تویوتا از روبهرو به طرف ما میآمد. به هوای اینکه از بچههای خودی هستند، جلویش را گرفتیم تا راجع به منطقه سؤالاتی بپرسیم. یکدفعه دیدم که داخل ماشین سه افسر عراق نشستهاند، یکی پشت فرمان و دو نفر هم کنارش و همگی مسلح. ما هیچ کدام اسلحه نداشتیم؛ غیر از حاج همت که فقط یک کلت کمری داشت. انتظار داشتم که عراقیها سلاح هایشان را به طرف ما بگیرند و ما را اسیر یا شهید کنند ولی آنها تا متوجه شدند که ما ایرانی هستیم، بلافاصله دور زدند و با سرعت فرار کردند.
وقتی این جریان پیش آمد، متوجه شدیم که آن تجهیزات و ادوات متعلق به عراقیهاست. در همین حین به خاطر سر و صدایی که ایجاد کرده بودیم، دشمن متوجه ما شد. نفرات داخل تویوتای عراقی هم که در حال فرار داد و فریاد کرده بودند، عراقیها را با خبر کردند. در یک لحظه دیدیم که دارند از سنگرهایشان بیرون میآیند و موضع میگیرند. عدهای هم داشتند به طرف نفربرهایشان میرفتند تا آماده حمله شوند. سریع سوار ماشین شدیم تا از مهلکه بگریزیم. راننده، ماشین را روشن کرد و خواست حرکت کند که دیدیم ماشین توی خاکها گیر کرده. دوباره پیاده شدیم و در حالیکه یک نگاهمان به پشت سر بود و نگاه دیگرمان به ماشین سعی کردیم تا آن را خلاص کنیم. به هر مصیبتی بود، ماشین را درآوردیم. دوباره سوار شدیم و حرکت کردیم.
عراقیها هنوز در جنبوجوش بودند. وقتی حدود هزار متر از خاکریز دور شدیم، آنها شروع کردند به تیراندازی کردن ولی دیگر فایدهای نداشت و از تیررس آنها خارج شده بودیم.
* جعفر جهروتیزاده