اينجا هر شب بزم غربت برپاست
و ما ميهمانان خوانده و ناخوانده اين بزميم
و دلها در هياهو و پيچ در پيچ بزرگراهها راه را از بيراهه نميشناسند
اين چراغها که روشن است شعاعي به اندازه يک سر سوزن دارند .
خدايا چرا در پس اين همه غم يادمان از چراغهاي پر نور تو نيست ؟
ما همانانيم که روزي محو در انوار روشن از نور تو بوديم .........
خدايا نورهايمان را به ما بازگردان ...
وبلاگ زيبايي داريد...تبريك مي گم