بنام خدا
حاج همّت اخلاص مخصوصی داشت. گاهی وقتها که به خطّ مقدّم می رفتیم، ناگهان می گفت: «امشب را اینجا می خوابیم.» می خواست با بسیجیان و در کنار آنان باشد. بعضی وقتها پتو در ماشین داشتیم و گاهی هم نداشتیم. خلاصه بدون هیچ امکاناتی، چه هوا گرم بود و چه سرد، کنار بچّه هایی که رو در روی دشمن بودند، می خوابیدیم!